حکایت دولتمند شدن ما!
جوان: من دوس دارم پولدار بشم
دولتمند: خب، چقدر پول میخوای؟
جوان: خیلی خیلی زیاد
دولتمند: برای کی میخوای؟
جوان: هر چه زودتر بهتر
دولتمند: برات ی چک مینویسم، برو از بانک بگیر
جوان: واقعا؟! باورم نمیشه...
دولتمند چک را نوشت و جوان وقتی به چک نگاه کرد متوجه شد که در قسمت مبلغ چک
نوشته شده خیلی خیلی زیاد و در قسمت تاریخ چک نوشته شده است هر چه زودتر!!!
جوان عصبانی به سمت دولتمند روی برگرداند و گفت: منو مسخره کردی؟!
دولتمند پاسخ داد من همان چیزی را که خودت خواستی به تو دادم!!!
پ.ن:
اگر اهدافی داریم باید دقیقا مشخص باشند... بسیار واضح و تاریخ دار!
وگرنه جز حرف چیزی بیشتر نیستند...
+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۴ ساعت 11:17 توسط کاوه
|