اندر حکایت دختران وبلاگ نویس!

دخترای وبلاگ نویس به چند دسته کلی تقسیم میشن

دسته اول که دخترای خوب و نرمالی هستن اونایی هستن که برای دل خودشون مینویسن

و قیافه نرمالی هم دارن (این قیافه یی که گفتم خیلی مهمه ها)

دسته دوم که اصلا ربطی به قبافشون نداره و کلا وبلاگ نویس و ی جورایی نویسنده هستن واقعا

دسته سوم که اکثرا هم جزء این دسته هستن قیافتن! واقعا تعطیلن! و هر اندازه که در محیط های

عمومی و اجتماعی بی رنگ و کم اهمیت و خیلی خیلی معمولی ان، اینجا (محیط مجازی) خودشون

رو بزک میکنن و اینقدر فیس و افاده و کلاس و... میذارن که نگو و نپرس... اینقدر تو وبلاگشون قشنگی

هست که نگو و نپرس اما امان از اون روزی که قیافه شونو ببینی ooooogh !

هیچی دیگه من حرفی ندارم!

پ.ن: اونایی که منکر این قضیه هستن رخ بنمایند!

من همان تاریخ ام!...

من همان تاریخ ام!...

همان خنجرهای برون نیامده از نیام...

همان عهدهای شکسته...

همان گوریل آرام...

همان شورشهای مردمی...

همان کاوه!...

همان فاحــــــــشه بی پروا...

همان پل های ویران...

و در آخر

همان زهر های گوارا بر کام پادشاهان...